۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

Farhad in Love

از مصاديق اين كه اينترنت سطح رفاه در زندگی رو بالا برده اينه كه قديما فرهاد مجبور بود كوه به اون سختی رو با تیشه بكنه، الان ميتونه بیاد يه لايك بزنه و بره.

------------------------------

متلک فرهاد، عهد قدیم:   شیرین خانوم، بیستون هست خدمتتون بیام تیشه بزنم؟
متلک فرهاد، عهد جدید:   شیرین خانوم، لینک هست خدمتتون بیام لایک بزنم؟

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

On Pricing Policy and Policy for Pricing

"سفید، سفید، صد تومن
سرخ و سفید، سیصد تومن
حالا که رسید به سبزه، هر چی بگی می ارزه." *

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

Immigrated

در روزهای آخر اسفند... این وبلاگ از این مکان صادر و به به این مکان وارد شد.


"ای کاش، آدمی وطنش را

مثل بنفشه ها این وبلاگ
يک روز می‌توانست

(در جعبه های خاک بلاگر)
هم‌راه خويشتن ببرد هر کجا که خواست"
 
-- شفیعی کدکنی
 

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

Think Globally, Act Locally: Pi Day

در راستای بومی سازی روز "عدد پی"، پیشنهاد می کنم روز" ارتحال" به روز "سه عدد صحیح و چهارده" تغییر نام پیدا کند.





پ. ن: روز ارتحال مصادف با چهاردهم خرداد هجری شمسی

۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

Sohrab and Zoology

این شعر "صدای پای آب" یه جورایی خیلی روایتش تصویرگره. یعنی آدم نقاش بودن سهراب رو توش خوب میتونه ببینه.
اما یه نکته دیگه ای هم که هست جانورشناس و همین طور گیاهشناس بودن سهرابه که آدم میتونه توش ببینه، با کلی اسم جانور و گیاه که در این شعر هست.
اون جانورهایی رو که شناخت کمتری داشتم در موردشون با تصویر لیست کردم تا با نگاه شسته شده تری و جور دیگه ای بتونم این شعر رو  ببینم از این به بعد. (این هم نهایت حس لطیف شاعرانه من!).

اگر عمری باقی بود گیاه ها رو هم لیست میکنم.

سنجاقک
"طفل پاورچین پاورچین دور شد کم کم در کوچه سنجاقک ها
بار خود را بستم رفتم از شهر خیالات سبک بیرون دلم از غربت سنجاقک پر"


------------------------------------------------------------------------
چکاوک
"من گدایی دیدم در به در می رفت آواز چکاوک می خواست"
مرغکی است چون گنجشک. در عربی: قبره، کاکلی


 ------------------------------------
پوپک
"خاک از شیشه آن پیدا بود، کاکل پوپک، خال های پر پروانه..."
 مرغی است خوش خط وخال که کاکلی بر سر دارد. هُد هُد.

 ------------------------------------------------------------------------
غوک
"عکس غوکی در حوض"
حیوان کوچکی ذوالحیاتین که وزغ و چغر وچغز نیز گویند. وزغ.
 به ترکی قرباغه نامند. (از ناظم الاطباء). -- البته وزغ و قورباغه خیلی از نظر جانورشناسی فرق دارند (اینجا و اینجا)



 ------------------------------------------------------------------------
چلچله
"چک چک چلچله از سقف بهار"
 به معنی غلیواج، پرستو
(به معنی لاک پشت و سنگ پشت هم هست که در شعر سهراب همون پرستو منظور هست.)
------------------------------------------------------------------------

بلدرچین
"من صدای پر بلدرچین را می شناسم"
 پرنده ایست وحشی و حلال گوشت. اغبس . َبدَبده
(البته من تو ذهنم این بود که بدبده همون فنچ است که به خاطر صداش که شبیه تکرار "بد" هست بدبده بهش میگن. ولی علما چیز دیگه ای گفته اند.)



------------------------------------------------------------------------
هوبره
"می شناسم رنگ های شکم هوبره را"
 به عربی حباری و به ترکی توغدری گویند.



------------------------------------------------------------------------
کبک
"خوب می دانم... سار کی می آید، کباک کی می خواند، باز کی می میرد"
 پرنده ای از دسته ٔ ماکیانها است که به جهت استفاده از گوشت وی آن را شکار کنند.


کاربرد در ضرب المثل:
کلاغ خواست راه رفتن کبک را بیاموزد راه رفتن خود را هم فراموش کرد.(امثال و حکم دهخدا).
کبکش می خواند؛ سخت خوشحال است.
مثل کبک سرش را زیر برف کرده است؛ گمان کند که عیب های او را نبینند. گویند کبک سر زیر برف کند و چون در آن حال کسی را نبیند پنداردکه دیگران نیز او را نبینند. (امثال و حکم دهخدا).
 ------------------------------------------------------------------------
خُنج
"و اگر خنج نبود، لطمه می خورد به قانون درخت"
 بوم. بوف. جغد. (ناظم الاطباء).


کاربرد در ادبیات: بوف کور
------------------------------------------------------------------------
مرجان
"و بدانیم که پیش از مرجان خلایی بود در اندیشه دریا ها"
 مرجانها از جانوران گیاهی شکلند (جاندارانی که نه گیاهند و نه جانور) و بر روی تخته سنگها در نقاط کم عمق دریاهای گرم می زیند.


کلربرد در ادبیات: "مرجان، تو منو کشتی!"  :)
------------------------------------------------------------------------
سهره
"دیده ام سهره بهتر می خواند"
 پرنده کوچکی شبیه فنچ، در انگلیسی: Twite


------------------------------------------------------------------------
شاپرک
"مرگ مسوول قشنگی پر شاپرک است"
 شب پره


تفاوت با پروانه: شاپرک ها، بر خلاف پروانه ها، معمولاً هنگام غروب و شب پرواز می کنند؛
بدن شاپرک ها چاق تر از بدن پروانه هاست.
شاخک های شاپرک دارای کاکل های بسیار ریز و یا پوشیده از پر است، حال آن که انتهای شاخک های پروانه، برآمده است.
شاپرک هنگام استراحت روی گیاهان، بال های خود را کاملاً باز نگه می دارند، اما پروانه ها بال های خود را تقریباً می بندند.

 در ادبیات: هر کی به گل دست بزنه... شاپره نیشش میزنه :)

------------------------------------------------------------------------

سار
"خوب می دانم... سار کی می اید کباک کی می خواند باز کی می میرد"
پرنده ای است سیاه و خوش آواز که خالهای سفید ریزه دارد. و مرغ ملخ خوار نوعی از آن است . (برهان ) در شیراز آن را کاوینک گویند (رشیدی ). نام مرغی است سخنگوی و سیاه (فرهنگ اوبهی ). مرغ مینا.


کاربرد در کارتون:(احتمالا) شیلا در سندباد
 ------------------------------------------------------------------------

باز
"خوب می دانم... سار کی می اید کباک کی می خواند باز کی می میرد"
 مرغ معروف شکاری . (رشیدی )، پرنده شکاری شاهان (رئیس جمهوران: در تصویر) شهباز.

در ادبیات:
شنیدستم که شهبازی کهنسال... کبوتر بچه ای را کرد دنبال
 جره بازي بدم رفتم به نخجير... سيه دستي زده بر بال موتير

ضرب المثل: کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند کفتر با عقاب پرواز :))


------------------------------------------------------------------------
منابع: عکسها همه از اینترنت ولی یادم نیست از کجا. بعضی ها خوشبختانه برچسب وبسایت رو دارند.
مطالب بیشتر از لغتنامه و ویکی پدیا و بعضی وبسایتهای فارسی جانورشناسی انتخاب شده اند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

Gloomy Sunday vs. South Park

(بعد از نگران کردن دوستان با گوش دادن گلومی ساندی) داشتم فکر میکردم لیست کارهایی رو که دوست دارم حتما در زندگیم انجام بدم اینجا بنویسم که اگر پس فردا جنازه ام در اتاقم پیدا شد، این سرنخی بشه برای دستیار کاراگاه کاستر تا بدونه من انگیزه های زیادی برای زندگی داشته ام، پس مساله قتل بوده و نه خودکشی.

... هر چی فکر کردم چیز خاصی به نظرم نیومد... چرا! فقط اینکه هفدهم مارچ سری جدید سوث پارک شروع میشه. تا این هست، زندگی باید کرد (ژانر: طعم گیلاس).


پ.ن.1 دلیل محکمتر اینکه من ژنتیکی اهل خودکشی نیستم. (ر. ج. این پست)
پ. ن.2 دنبال سرنخی از دستیار کاراگاه کاستر هستم.

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

ego

یک بار که موضوع انشا آزاد بود، انشا نوشتم در مورد اینکه "چگونه انشا بنویسیم که حتما بیست بگیریم".
معلممون بهم نوزده داد.

درس زندگی: مردم رو توی رودربایستی نگذارید. بگذارید فکر کنن ایده خودشون بوده.

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

Who is older?

×ژانر رادیو پیام:


 آداب معاشرت برای دختران و پسران جوان:

اگر برای صرف شام یا ناهار دعوت شده اید، قبل از بزرگتر به طرف غذا نروید.

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

Toxic Toys




همه دارن گندم و ماش و عدس  سبز می کنند. من به شدت دلم خواست کرچک بکارم.
لذتی که در کاشت کرچک هست در کاشت هیچ چیز دیگه ای نیست و همانا تعداد قلیلی این را میدانند.



PS. "Castor bean produces seeds that are poisonous, castor bean plants should not be grown in yards where children play!"

Women's Day ... only in Farsi.oo

نه ازدواج نکرده ام و نه اینکه لزبین هستم. نمیدونم چرا همه روز زنم را به من تبریک میگن.
آقایون متاهل! روز زن شما هم مبارک بوده باشه... (با تاخیر)


Home vs. House


خوشم میاد وقتی آدمها به جای توصیف خود چیزی، حس عمیقتری که از اون چیز گرفتند رو توصیف کنند، مثلا:
 به جای لب، لبخند
به جای چشم، نگاه
به جای داغی آدمها، گرم بودنشون
و به جای هوس(house)، هوم (home) رو.



-----------
پ..ن بیربط : لطفا ادبیات رو از بی ادبایی مثل من  که انگلیسی رو فارسی مینویسن، یاد بگیرید. (ژانر: "ادب از که آموختی")

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

Lost

وقتی خیلی بچه بودم، میخواستم یه جایی برم. اونقدر اصرار کردم تا مامانم گفت "راه بازه، جاده درازه!" ...
 فکر کردم هر جا خواستم میتونم برم. سرمو انداختم زیر رفتم بیرون... گم شدم! الان هم اینجام.




۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

Opting for the wrong

تا حالا شده برید یه چیزی رو بیندازید توی سطل آشغال... بعدش ببینید، مثلاٌ، کیفتون رو انداختید توی سطل و آشغال روی دستتون مونده؟

آدمیزاد یه موقع حواسش نیست دیگه. اشتباه میکنه.

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

Conditional Love


تو را دوست میدارم، اگر دوست میدارم.

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

Genocide

گوینده رادیو پیام - با لحن افرادی که حین ناخن زدن با خوشحالی یک ابروی خود را بالا می اندازند- :

 "دعوای آمریکا و ترکیه بالا گرفت."

------------------
- سر مساله نسل کشی ارامنه 

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

Birth Dates

اولین موضوع انشایی که یادم میاد درباره اش نوشتم "هفته وحدت" بود. نه برای خودم، برای برادر بزرگترم که بدو بدو میرفت بازی کنه و بهم می گفت: "تو میتونی بنویسیش!".

"....
در پایان این انشا چنین نتیجه میگیریم که مسلمانان شاید در جزئیاتی مثل تاریخ تولد اختلاف داشته باشند وحتی گاهی سر یکدیگر را ببرند، ولی آنقدر وحدت دارند که استخوان یکدیگر را دور نمیاندازند.

 مثلا همین ریگی که بدون توجه به دستاوردهای هفته وحدت به اعمال تروریستی پناه آورد. ولی به علت تعالیم اسلام ناب محمدی، بعد از دستگیری نقشه های شوم دشمن مشترک مسلمانان جهان، یعنی آمریکا را خیلی زود افشا کرد.

ما در همین جا به باراک حسین اوباما هشدار میدهیم که قبل از اینکه به دست سربازان گمنام امام زمان بیفتد، مسلمان شود تا راحت تر اعتراف کند.

این بود انشای ما."


۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

Debugged



× ژانر خاله سوسکه:

اگه من زنت بشم، یار و همدمت بشم... منو با چی میزنی؟

× ژانر مهندس نرم افزار:

دیباگت میکنم.

---------------------------
دانلود فایل صوتی خاله سوسکه

عکس: تصویر جسد اولین باگ نرم افزاری مربوط به مادربزرگ خاله سوسکه (عم قزی، کفش قرمزی)

۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

Swimming

رادیو پیام: ورزش شنا در شش سال اول تحصیل اجباری شد.



ولی نگفت چه مدل شنا.
---------------------------
 

۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

I love me more!

یه جایی گفته جواب "دوست دارم" ، "منم همین طور" نیست.
پس جوابش چی میتونه باشه؟

الف - مرسی.
ب - من بیشتر (خودم رو دوست دارم).
ج - دوستانه، عاطفانه یا عاشقانه؟
د - خوش به حال بابام (ژانر نیکی کریمی در فیلم "دو زن" در پاسخ فروتن که میگوید: "می خوامِت")
ه - ببین، از این به بعد بهتره کمتر همدیگه رو ببینیم.

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

Applied Communication Theory

× دسته بندی:
- یک سری آدمها هستند که باعث دردگرفتگی فک آدم میشن. از بس که مستمعین خوبی هستند و موضوعات جالبی برای حرف زدن باهاشون پیدا میشه.
- یک سری آدمها هستند که خوبن، ولی کافیه چند دقیقه باهاشون صحبت متناوب کنی تا خودت رو در حالت داد و بیداد کردن باهاشون ببینی.
- یک سری آدمها هستن که هنوز نگفتی "ف" میگن "فریدون"! یه اشاره کوچک کافیه.
- یک سری هم هستن که اونا به در میگن، ما به دیوار، و بالعکس. محتوای اطلاعات جا بجا شده مهم نیست. فقط ارسالش مهمه.


× کاربرد:
- از نظر کاربردی خوبه که آدمهای سری اول رو نیم ساعت در روز دید و نه بیشتر. چون بیشتر از اون برای سلامتی دهان مضر است.
- آدمهای سری دوم هم بهینه شده اند برای اینکه یه جای آروم بری و با ضمانت اینکه هوس حرف و بحث به سرت نمیزنه، در کنارشون درس بخونی.
- با آدمهای سری سوم هم که حتما باید هم-گروهی شد در بازی پانتومیم.
- برای آدمهای سری چهارم هنوز کاربردی پیدا نشده، جز تمرین ذهن خوانی و تله پاتی.

عکس.

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

The Coffee Shop Poem

× شعر قهوه خانه ای روز:

قضا گفت گير و قدر گفت دِه ... فلک گفت احسنت، مَه گفت زِه
فردوسي
-------------------
× فرهنگ فارسی معین:
 زه زه: [ زِه ْ زِه ْ ] (صوت مرکب) ادات تحسین.


----------------------------
با تشکر از دوست قهوه خانه ای که وسط کار کردن شاعرانه به خودش آفرین گفت.

عکس از اینجا.

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

Left Empty...

Supposedly it is Null.

On Fairness, Indiscrimination and Reasoning

خانم "نون" (معلم مدرسه ابتدایی یک منطقه سُنی نشین):

بچه ها! همونطوری که اونها پیامبر ما رو می پرستن، ما هم باید امامهای اونها رو بپرستیم.

The ant on the black rock




یه آقایی در کافی شاپ، کنارم نشسته که داره در مورد رگه های چند خدایی در نظامهای توحیدی و رگه های توحیدی در نظامهای چند خدایی با دوستش صحبت میکنه.

... و اینکه همیشه یکی از خدایان، خدای فرافکنیه.


صداش به صدای نویسنده ها میخوره.
---------------------------------

عکس: از مورچه ای در حال حرکت از روی سنگ سیاهی گرفته شده است.

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

On Chronic Pain

یکی از معیارهای پیشرفت انسان این است که دیگرغذایش نسوزد... برشته شود. نتیجه خوب اینکه: امشب ته دیگ دارم.

البته انسان نوعی، دلش، دماغش و "هر جای دیگرش" همان بهتر که یک باره بسوزد، آب بریزد رویش و تمام شود. برخلاف ته دیگ، برشتگی این اعضا هیچ جذابیتی ندارد.




photo from here (it's a medical article).

Scientifically proved




قضیه/غزیه صادق:

نه، کسی تصمیم خودکشی را نمی گیرد. خودکشی با بعضی هاست. در خمیره و در سرشت/نهاد آنهاست و نمیتوتنند از دستش بگریزند... خودکشی هم با بعضی ها زاییده شده.(منبع: زنده به گور، صادق هدایت)


اثبات:

 پژوهشگران کانادایی نشان دادند که مغز افرادی که دست به خودکشی می زنند از لحاظ ترکیبات شیمیایی با دیگران تفاوت دارد. اثبات کامل، بی بی سی چاپ امروز. 


پی نوشت: این نظریه هم که صادق خیلی جلوتر از زمان خودش بود، از طریق اثبات با مثال تایید میشود.

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

Kaku, Say it in Tehrooni...

لینک روز:
اطلس زبانهای رو به انقراض... نام ایران را وارد کنید:
Ashtiani Bashkardi, Brahui, Dari, Dzhidi, Gazi, Hawrami, Hulaula (Iran), Khalaj, Khorasani Turk, Khunsari, Koroshi, Lari, Lishan Didan (Iran), Mandaic, Natanzi, Nayini, Semnani, Senaya, Sivandi, Soi
 
شعر روز:

من سقه ی کاهو پَرَکم، تو گَندنوی... من ترتیزکُم، تو تربیزه، لب سیوی
رودار شود، هر اَشی هستی کاکو جون... غم کنج دلم تنجه زده، پس تو کجوی
 
-- سمندر
 
 
 
 
 

 
سقه ی کاهو: (با تشدید ق) ساقه ی کاهو
گندنوی: گندنایی/ گندنا هستی
ترتیزک: شاهی (از سبزیجات مورد علاقه من)
تربیزه: تربچه
لُب: درشت و بزرگ
سیوی: (با تشدید واو) سیاهی/ سیاه هستی
رودار: ( بر وزن جوکار) پی در پی
شِوِد: از سبزیجات
تِنجِه: جوانه
-----------------------------

 بیژن سمندر که از سال هاي پيش از انقلاب در امريکا زندگي مي کند و اکنون به سبب بيماري پارکينسون خانه نشين شده، در حوزه هاي ديگري نيز فعال و صاحب منزلت است. او ترانه سراست و ترانه مشهور «گل سنگ» از سروده هاي اوست.
کتاب هايش پرندوش، شعر شهر، شعر شيراز، شيراز از گل بهتر و به ياد شيراز نام دارند. به اضافه فرهنگ کوچکي از لغات و اصطلاحات شيرازي. يکي از مشهورترين اشعار سمندر مثنوي «سفره شيرازي» است که در آن نام غذاها، خوراکي ها و اسباب و ابزار سفره مرم شيراز برده شده و اغلب شيرازي ها آن را از بر هستند. اين شاعر توانا اکنون مدتي ا ست به دليل شدت گرفتن بيماري اش در بيمارستاني در لس آنجلس بستري است.
 
(با تشکر از رویا برای شعر و ترجمه و الخ.)
 
کلمه نامرتبط:
آبکش: ترش بالا، ترش پیاله

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

Broken Heart, Shirazi Style

× شعر روز::

پوی پَتی تِنگيدي رو كُمم، كُمُمِه پُكُندي  ....  كُمُمِه پُكُندي به درك، دِلُمُه شِكُندي
-- سمندر، شاعر شیرازی





× ترجمه:
پا برهنه پريدي روي شكمم، شكمم را تركاندي... این عيبي ندارد، ولی با اين كارت دلم را شكستي.

------------
photo from: here. more from: here (not recommended).

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

Competition

ژانر خوش به حال "دلارام"، بیچاره "آرام"

شعر روز: هر که دلارام دید، از دلش آرام رفت...

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

Love(t) ...oooo

× ژانر برداشت آزاد:

اگر عشق عشق باشد، زمان حرف احمقانه ای است.
-- فروغ فرخزاد


برداشت 1: اگر عشق عشق باشد، زمان متوقف میشود؟
برداشت 2: اگر عشق عشق باشد، ولنتاین و غیر ولنتاین ندارد؟
برداشت 3: اگر عشق عشق نباشد..."بگذار زمان بگذرد، شاید عشق عشق شود"، حرف احمقانه ای است؟
برداشت 4: اگر عشق عشق باشد، زمان هم که بگذرد باز هم عشق عشق است؟
برداشت 5: حرفهای شاعرانه لزوما درست نیستند.



۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

Double Cause




امسال ماهی قرمز نمیخریم.
 قورباغه سبز می خریم.
رسانه شمایید.

----------

۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

A Trivial Instruction

یه هم اتاقی پرستار داشتم. می گفت برای سلامت روانی خوبه که شب ها وقتی بیداری اتاق روشن باشه، وقتی خوابیدی تاریک باشه (منظورش این بود که برای آینده ات نگرانم).

نمیدونم چرا عمل کردن بهش اینقدر سخته. یعنی عمل می کنم. فقط همون 15 دقیقه قبل از خواب، که تازه تصمیم گرفته ام تا صبح بیدار بمونم...

Customization

This must be what paradise is like; So quiet in here without you...

------------------------------------

عادت دارم اینو با دستکاری گوش بدم... خیلی بهتر میشه.

همه چی آرومه
 تو به من دل بستی
این چقدر خوبه
 که تو کنارم هستی
همه چی آرومه
غصه ها خوابیدن...
همه چی آرومه
 من چقدر خوشحالم
پیشم هستی حالا
 به خودم می بالم....
تو به من دل بستی از چشات معلومه...
من چقدر خوشبختم
همه چی آرومه....
تشنه چشماتم منو سیرابم کن...
منو با لالایی دوباره خوابم کن...
بگو این آرامش تا ابد پابرجاست....
حالا که برق عشق تو نگاهت پیداست....
همه چی آرومه
من چقدر خوشحالم...
پیشم هستی حالا
 به خودم می بالم...
تو به من دل بستی از چشات معلومه...
من چقدر خوشبختم
همه چی آرومه...
همه چی آرومه...
تو به من دل بستی ....
این چقدر خوبه
که تو کنارم هستی....
همه چی آرومه
غصه ها خوابیدن....
شک نداری دیگه تو به احساس من
همه چی آرومه
من چقدر خوشحالم
پیشم هستی
حالا به خودم می بالم

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

Cooking Drama

گیرم که دیر و زود داره...گیرم که کمی سوخت و سوز هم داره..
شعله را که من همیشه خاموش می کنم. فقط تو چرا به من عادت نمیکنی، ای سوت سوتک آتش نشانی آشپزخانه؟

×  ژانر زویا پیرزاد

Unity redefined

دارم فکر میکنم ژانر این"راهپیمایی وحدت آفرین" هم دقیقا مثل همون ژانر "صدق الله العلی العظیم" چسبوندنیه پست قبلیه.

به قول مسیح علینژاد "برایشان خیلی آسان است که در چشمهای مردم نگاه کنند و به مردم خودشان هم دروغ بگویند".

این هر چی بود، وحدت آفرین نبود.

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

United

ژانر وحدت آفرین چسباندن "صدق الله العلی العظیم" با فونت متفاوت به ته قرائت قران قاریان سنی.

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

Tango


قرار بود قورباغه ها زیست کنند، آدمها زندگی. مملکته داریم؟
 
“To live is the rarest thing in the world. Most people exist, that is all.”
-- Oscar Wilde

Law of Attraction... Messed up

ترانه  کاربردی روز:
من تو رو مي خوام. تو رو مي خوام. اونا رو نمي خوام.




Hearing Problem Symptoms

×  از عوارض کم شنوایی:

 خشک چوبی و خشک سیمی و خشک پوست... از کجا می آید این آقای* دوست 


* آوای دوست -- شعر از مولوی

Risk Assesment

اگر نصفه شبی به سرتان زد به دوست قدیم "ان" سال پیشتان ایمیل بزنید و بگویید به مدت "ام" سال به صورت یک طرفه عاشقش بوده اید:

این احتمال را بدهیذد که طرف فکر کند نامه قبل از خودکشی دریافت کرده و به 911 زنگ بزند تا جلوی خودکشی شما را بگیرد.

اگر هم قصد خودکشی در میان بوده، در نظر بگیرید که ساعت سه نیمه شب ممکن است دوستتان خواب باشد و ایمیلتان را نخواند و زنگ نزند به 911 که جلوی خودکشیتان را بگیرد.

اگر واقعا واقعا و به صورت جدی قصد خودکشی دارید باز هم این احتمال را بدهید که ممکن است دوستتان بیدار باشد و یا اینکه ایمیلش را روی گوشیش فوروارد کرده باشد و گوشیش بینگ بکند و بیدار شود و زنگ بزند 911 که بیایند و جلوی خودکشیتان را بگیرد. زندگی بعد از اقدام به خودکشی ناموفق اصلا لطف و صفایی ندارد.
---------------------

در هر صورت اگر گزارش این عملیات را برای من فرستادی نصفه شب، آخرش نگو "وای مردم از خنده". چون باعث میشه زنگ نزنم به 911 که بیان جلوی خودکشی نامحتملت رو بگیرن. چون جدی نمیگیرم. میگم حالا فردا صبح زنگ میزنم ببینم خودکشی کرده یا نه.

× پس نوشت: فردا صبح که زنگ زدم، داشتی میدویدی که برسی به کلاس.


۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

Liver with fava beans




× ژانر فضول کش:
"می دونی نفر قبلی رو که اومده بود آمارم رو بگیره، چی کار کردم ؟ جگرش رو با باقلا خوردم."







Californication

یه نکته منفی زندگی تو کالیفرنیا اینه که باید فکر کنی تا یادت بیاد الان دقیقا چه فصلیه.

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

Abu-Reihan Birooni

ژانر آدم فضول: 
        "کدامیک از این دو امر بهتر است؟ بدانم و بمیرم یا ندانم و درگذرم؟"

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

Girls Chat


الف - دارم وبلاگ جدید میخونم.
ب - آدرسش چیه؟
الف - توی گودرم هست.
ب - خوشگله دختره...
الف - مگه عکس داره؟
ب - آره. برو تو خود وبلاگ.
الف - آره، خوشگله. میخوای عاشقش بشیم؟
ب - نه دیگه تا اون حد. ولی میشه بهش نظر داشت.
الف - آره. برای برادر عذبمان/یالغوزمان.

× آدرس وبلاگ نزد نویسنده محفوظ است.

Turtles Can Fly

 "لاك پشت ها  پرواز مي كنند"، و  به فضا هم ميروند.

بهمن قبادی کجایی که رو دستت بلند شدن؟ هر چند که "یدالله فوق ایدیهم" و خودشان هم معترفتد که "گر كسي براي خدا قيام كرده و در راه خدا قدم زده و براي خدا كار كرد، سرعت وي نيز مانند نور و چه بسا بالاتر خواهد رفت"*


* احمدی نژاد

Loop

در مورد رفق و فتق امور ماشینم با یه دور باطل فلسفی رویرو شده ام... اینجا مینویسم که ذهنم مرتب شود:



سه کار باید برای ماشینم انجام بدهم:
× برای رجیستر کردن به صورت اسقاطی مراجعه کنم به اداره راهنمایی و رانندگی
نیازمندی ها:
گرفتن تایید مجدد برای ترمز و چراغهای ماشین
ارائه بیمه معتبر ماشین
-----------------------------------------------------------------------
× بیمه ماشین منقضی شده. باید اقدام کنم 
نیازمندی:
مدرک رجیستر  ماشین به صورت اسقاطی
------------------------------------------------------------------------
× تعمیر چراغ و چک کردن ترمز:
نیاز به بیرون بردن ماشین تا تعمیرگاه
------------------------------------------------------------------------
× بیرون بردن ماشین:
نیازمندی: 
بیمه و مدرک رجیستر شدن ماشین


----------------------------------------------------------
چگونه این دور را بشکنم؟

× راه حل یک:
بکسل نمودن ماشین تا تعمیرگاه



×× راه حل دو: 
دعوت تعمیرکار به پارکینگ (مخصوصا اگه اون آقای باحالی باشد که در مورد همه امور زندگی شما نظرات قابل توجهی میدهد)ا



××× راه حل سه: یک آگهی بگذارم یک چیزی دستی بدهم ماشین را از جلوی چشمم بردارند، ببرند

The Dreamer

از اون خوابها که وقتی از خواب بیدار میشی، تا دو سه دقیقه بعدش زمان و مکان رو تشخیص نمیدی...
فکر میکنی بیرون اتاق بابات نشسته که در مورد باطری ماشین ازش سوال بپرسی.. مامانت هم برات چای ریخته...

بعدش که حواست اومد سر جاش، میگی برم یه چای زعفرون با نبات برا خودم درست کنم...

Not a True Love


ژانر عشق كثيف/انگلی:

 هنوز هم وقتي يه هوندا آكورد نقره اي سالم تو خيابون مبينم، ناخوداگاه، از ته دل آه ميكشم. نه اینکه عاشقش بودم، نه... خیلی لی لی به لالاش نمیذاشتم کلا، ولي به هر حال خوب كارمو راه مي انداخت.





۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

Moral of the Story


داستان کوتاه اخلاقی رادیو پیام :



یک مرد "چلاق" خواستار ازدواج با زن زیبایی است. زن چلاق میگوید آخر تو چلاقی. من چگونه با تو ازدواج کنم؟

مرد چلاق میگوید همسر آدم موقع بوجود آمدن انسان برایش انتخاب و تعیین شده... قرار بود تو چلاق به دنیا بیایی... ولی از اونجایی که اگه یه زن، چلاق به دنیا بیاد براش حتما یک فاجعه است، من در بدو خلقتم خواسته ام که من به جای تو چلاق به دنیا بیایم.

زن زیبا  پس از درک این موضوع، پی به فداکاری مرد می برد و با مرد چلاق ازدواج و به خوبی و خوشی با مرد زندگی می کند.
--------------------------

آقای رادیو پیام! یک کمی انسان باشید!

آدم همذات پنداری صادق رو با" داوود" و با "سگ ولگرد" که میبینه دلش میخواد بره خودکشی کنه... نه از دست داستانهای صادق... از دست رادیو پیام.


---------------------------

* چلاق نگفت. ولی به همین مفهوم.


On the news

مکالمات من( از کالیفرنیا) و  ایران

ایران: خوب، اونجا چه خبر؟
من: چند روزه که بارون میاد زیاد. رادیو پیام گفت کالیفرنیا دو نفر کشته شدن.

ایران: دیگه چه خبر؟
من: هائیتی هم که زلزله شده. مردم و دولت کمک می کنن. رادیو پیام می گفت آمریکا اشغال نظامی کرده هائیتی رو. مردم هائیتی خیلی شاکین از این موضوع. انگار صهیونیستها هم دارن اجزای بدن کشته شده های زلزله رو میدزدن.

ایران: اخبار سیاسی دیگه چه خبر؟
من: یه سناتوری مرده تو ماساچوست. مردم یه پوپولیست انتخاب کردن به جاش. مثل اینکه برای دموکراتها و اصلاحات بیمه خیلی بد شده.
ایران: آره بابا. اینجا به همین مناسبت از پایین اومدن محبوبیت اوباما گزارش لحظه به لحظه میدن برامون.

من: شما چه خبر؟
ایران: دیشب تلویزیون می گفت قطار تهران-شیراز مشغول به کاره.دروغه که کار نمیکنه. ما هم هوس کردیم محض تنوع بلیط قطار شیراز بخریم! زنگ زدم راه آهن بلیط بگیرم. می گن بلیط نداریم. میگم چرا؟ میگه ریلش که هست ولی دلیل نمیشه قطار هم از روش رد بشه که.

(توضیح: من انلاین رادیو پیام گوش میدم.)

The child inside


گاهی اوقات شرایط یه جوریه که میخوام  سرمو شاتالاق بکوبم به دیوار.
بعد این وسط کودک درونم میاد از پشت سرم با سایه ام که افتاده رو دیوار قایم موشک بازی میکنه.
 منم فکر میکنم خوب نیست جلو بچه صحنه گرافیک 18+ مغز متلاشی شده پخش بشه، صلوات میفرستم ختم به خیر شه.



۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

Only In LA -- Getting Messages in Random Trash




زهره جان
کت بچه ها جا مانده. رسیدی زنگ بزن بیام بردارم
...
از فلان رستوران بهم زنگ بزن... از اتاقت هم میتونی زنگ بزنی

خدا هم بی خانمان شد... مملکته داریم؟

کلید طلایی خانه خدا به فروش رفت

منبع: رادیو پیام

Extremists

تقابل ژانرهای "هیشکی منو دوست نداره" و "هر کسی از ظن خود شد یار من" امشب در سینماهای حومه

Rainy Rooster

بارون میاد چه چه! پشت خونه هاجر. هاجر عروسی کرده. دمب خروسی کرده...
-----------------------
اوضاع خیلی جدیه... از چهچه گذشته داره قوقولی قوقو می کنه.

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

Haiti

زلزله هائیتی در رادیو پیام:

مردم هائیتی از خدشه دار امنیت ملیشان به دلیل اشغال نظامی توسط ارتش آمریکا ناخوشنودند.

اجزای بدن کشته شدگان زلزله هائیتی توسط صهیونیستها دزدیده می شود.

کامل می شود ...

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

Making Sure...

نون داخل یخچال یه کوچولو کپک زده بود. گذاشتم بیرون. وقتی که قشنگ کپک زد، تونستم بدون وجدان درد بندازم دور...
گاهی با ادمها هم همین کار رو میکنیم.

My Spider Shies away from camera

ژانر عنکبوت زهردار صوبی یا ژانر فرد غلط انداز:
 به دام می اندازد، نیش میزند، فلج میکند، می کشد... باز هم گونه شناسان میگویند طفلی خجالتی است

---------------------------------------------
عنکبوت زهردار صوبی: هر چند بیشتر عنکبوتها مایع سمی از خود تولید می کنند. اما، این عنکبوت یکی از معدود گونه های عنکبوتها می باشد که برای انسان خطر آفرین می باشد.این عنکبوت به طورمعمول خجالتی است و از حشراتی که در تار خود به دام می اندازد تغذیه می کند. به هر حال در صورتی که او را لمس کنید ممکن است در مقابل شما را نیش بزند. زهر او به سرعت درد شدید در قربانی ایجاد کرده و ممکن است او را فلج کند. در امریکا، این گونه عنکبوت هر سال در حدود 6 نفر را می کشد.


سوال: یک عنکبوت خجالتی است یعنی چه طوری است؟ عنکبوت من فقط از دوربین خجالت میکشد...




4/6

ژانر آدم حواس پرت:

 به خدا چهار دانگ حواسم جمع بود

Grocery Shopping

ژانر لیست خرید

در خانه ما رونق اگر نیست، چون روغن نیست، ماست نیست، میوه نیست، پنیر نیست، قاقالیلی نیست. خرده نانی است، سر سوزن دوغی.. به خرید باید رفت

That's what she said...

نگو "هم-لبي"، زشت است. بگو لب-ميت... ژانر دانشجوي يو سي ال اي

نگو يه سر دارم ميرم" سان" فرانسيسكو. زشت است.. مردم چی فکر میکنن؟ بگو يه سر دارم ميرم "سن" فرانسيسكو... ژانر ايراني لوس انجلس


That's what she said

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

Stereotype


ژانر دور از جون دختر بلوند:

از دیشب آیفونم روشن نمیشد. بعد از کلی تحقیق و تفحص و گوگل کردن زدمش به برق دیدم شارژش تموم شده بوده.
ژانر "زت زیاد"... چمنتیم

نامه احمدی نژاد به رهبر:" ایام عزت مستدام."

Making Decisions

ژانر "خوش به حال کبری"

آدم گاهی سر چندراهی هایی میمونه که اوووون سرش ناپیدا

Self Love

ژانر افسردگی

از خودم خوشم اومده، ولی تو باور نکن

Self Resposibility

ژانر غیرفرافکنانه

بسیاری از شواهد و قرائن نشون میدن که خودم کردم که لعنت بر خودم باد

۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

An Afternoon Nightmare



قیلوله.. خواب وحشتناک... کپه مرگ... کابوس.... ژانر بعد از "حوادث اخیر"

کابوس با طعم سالاد روز: "موتور سیکلت" وسط اتاق راه میفته روی بچه دوستم که رفته از آنش سوزی مجتمع کناریشون که "سی و هشت"  نفر کشته داده خبر بگیره

left empty intentionally

left empty intentionally...

۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

Drawing Attention

ژانر رادیو پیام: میدونید آغاجی با غین یعنی چی؟

گوش ما تیز میشود
-----------------
×
آغاجی یا ترخان: حاجیان و خادمان خاصّ امیران که پادشاهان قلم تکلیف از او بردارند و هر تقصیر و گناهی که کند مؤاخذه نکنند




OMG/Jesus


گاهی اوقات آدم بین انتخاب کلمه "شت" و "جیییز" میمونه

 البته یک مسلمون آگاه و مودب گزینه "یا ابالفضل" رو انتخاب می کنه

خاطره: یه همسایه یهودی داشتیم، میگفتن "یا حضرت یعقوب"ه

Implied

شقیقه هایم درد می کند، ولی این به "آن" ربطی ندارد

× ولی فکر کنید اسم یکی باشه شقایق گودرزی ×

Applied Literature

ژانر تنبونی ×

یه جمله ای هست که نمیدونم از کیه و معنی دقیقش چیه. ولی فکر می کنم می تونه خیلی کاربردی باشه
 "هر کسی تو تنبونش یه آلو خشکه ای داره"

۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

Genre

ژانر مایی که از مرجون "ژانر" گفتن  یاد گرفتیم و بیشتر از خودش ژانر ژانر می کنیم

Phenomena

ژانر کابینه احمدی نژاد

Laziness

:ژانر مبارزه بدون خشونت

رو دیوار مدرسه ابتدایی مون نوشته بود: درس بخوان محصل، امید رهبر تویی.
با این حساب درس نخوندنم یه جور مبارزه منفی حساب میشه؟

God is no longer Good

ژانر بعد از انتخابات:
 باید خدا رو رد صلاحیت کرد

I am not me

ژانر خمینی-مولوی

او: "هی نگویید این من!" - من: "من نه منم، نه من منم"ا

نقض

قراره یکسری توئیت های نغزم زو که ناقض حریم شخصی بنده نباشه رو از جای دیگه منتقل بکنم اینجا

Getting Started

ژانر توئیتر ×
قراره اینجا جملات قصار 140 حرفی ... شاید چند حرف کم، چند حرف بیش، بنویسم